به گزارش روابط عمومی کتابشهر ایران، سهیل کثیرینژاد، مدرس زبان عبری و نویسنده کتاب جغرافیای سیاسی رژیم صهیونیستی در اولین رویداد از سلسله رویدادهای «چرا» با عنوان چرا ۷۵ سال جنگ که به معرفی دو کتاب «جغرافیای سیاسی رژیم صهیونیستی» و «متاستاز اسرائیل» که پنجشنبه ۲۵ آبان به میزبانی کتابشهر ایران شعبه بهارستان برگزار شد، با اشاره به این نکته که چرا آثار کمی در مورد فلسطین داریم، گفت: وقتی مجموعه مطالب سال ۱۳۴۲ به این سمت را نگاه میکنیم، تقریباً هیچ ادبیات ضدصهیونیستی تولید نکردیم.
وی افزود: البته کتاب جزیی از این ادبیات است. جمهوری اسلامی با عنوان اولین دشمن اسرائیل که آرمانش آزادی فلسطین است، مطرح بوده اما خودمان چیزی تولید نکردیم. عمده مطالب که در این زمینه داریم، ترجمه بوده است. کتابهایی که در آلمان و کشورهای دیگر نوشته شد. کشورهایی با نیت قومگرایی عربی و صهیونیستی یا ناسیونالیستی در اروپا مطالبی نوشتند و ما فقط این آثار را ترجمه کردیم.
کثیرینژاد بیان کرد: آثار ترجمه شده بدون تحقیقترین شکل ممکن است. تحقیق و مراجعه به منبع نداشتیم و فقط و فقط میپذیرفتیم. نگاهها غیرواقعی میشد، کمااینکه آفاتش را میبینیم. از سطوح مدیریتی تا کف جامعه چنین بحثی بود. چرا اینگونه بود؟ چون محفل علمی در رابطه با صهیونیست نداشتیم، البته الان هم نداریم. سالها گذشت و ما رشتهای تحت عنوان عبری، مدیریت صهیونیست و یا مطالعات اسرائیل نداشتیم. اکنون چند سالی است که تصویب شده است و دارد برگزار میشود اما با آنچه میبایست باشد، فاصله دارد. در ایران مگر چند نفر عبری بلد هستند؟
وی در ادامه گفت: راهکار این بود که به سمت درست کردن محفل علمی از صهیونیست، یهودیت و اسرائیل برویم. همه ایسمها یک چیز تلقی میشوند، البته با اینکه اشتراکاتی دارند اما در کل یکی نیستند. اینها سه حوزه مجزا هستند. ثانیاً فرایند این است، درسهایی که باید تدریس شود، مشخص میشود. سرفصلها در میآید و پس از آن محتوا باید تدوین شود. دوره آموزشی برگزار میکنیم، در چند دوره اصلاحات انجام میشود. دروس شکل میگیرد. اساتید تربیت میشوند. در واقع فرآیند درست کردن یک رشته در دانشگاه یعنی تدوین و تالیف محتوا سی سال طول میکشد. نگارش کتاب جغرافیای سیاسی رژیم صهیونیستی دو سال طول کشید.
مدرس زبان عبری و نویسنده کتاب جغرافیای سیاسی رژیم صهیونیستی با اشاره به اینکه چرا این نقطه جغرافیایی به عنوان محل تشکیل دولت یهود انتخاب شد و بعد از ۷۵ سال هنوز نتوانسته است ملت خودش را شکل بدهد، افزود: طرحهای دیگری هم در آفریقا، استرالیا و… مطرح شد اما هیچکدام از این طرحها به اندازه این منطقه محبوبیت پیدا نکرد. یک دلیل علقه تاریخی بود، نمیشد به سرزمینی بروند که هیچگونه علقه تاریخی با آن ندارند. طبیعی است که این سرزمین شکل نمیگرفت. تشکیل دولت یهود در فلسطین موضوعیت داشت. دلیل دیگر جریان مذهبی و قومگرایی بود. یهودیت دین است و نژاد نیست. این منطقه به لولای سه قاره معروف است. جاده ابریشم به شمال فلسطین، جاده کندر از جنوب عربستان، جاده دریا از مصر، جاده شاه از دمشق و جاده ادویه از چین همگی به فلسطین منتهی میشوند. چرا ادیان بزرگ دنیا در اینجا شکل گرفتند؟ این سرزمین ظرفیت انتقال پیام این ادیان را داشت.
کثیرینژاد بیان کرد: چنین موقعیتی را ایران در خاورمیانه دارد. تنگه هرمز، بابالمندب و مالاکا یک مثلث دریایی است. هرمز، بابالمندب و فلسطین یک مثلث خشکی است که در یک ضلع با هم مشترک هستند. اینجاست که اهمیت بحث فلسطین از این حیث برای ما اولویت پیدا میکند. هر کشوری که در این دو مثلث حضور داشته باشد، نبض دنیا را در دست خواهد داشت. بنابراین یهودیها بدون هیچ حرف و حدیثی اتفاقنظر پیدا کردند که حکومت یهودی باید در فلسطین شکل بگیرد.
منبع: خبرگزاری ایکنا